«آکیم» (مورفی)، شاهزاده ی افریقایی به دختری که پدرش برایش در نظر گرفته، علاقه ای ندارد و همراه دوستش، «سمی» (هال) به امریکا می رود. او در آن جا شیفته ی دختری به نام «لیزا»(هدلی)می شود و به اتفاق سمی،با هویت بدلی، نزد پدر الیزا شروع به کار می کند.

داستان فیلم از آنجایی آغاز می شود که یک سنگ آسمانی به پارکی در مرکز نیویورک برخورد میکند و گودالی در آنجا ایجاد می شود. بعد از برخورد یک شخص از داخل گودال بیرون می اید ولی این یک شخص عادی نیست بلکه او تشکیل شده از 100 موجود فضایی که قد هر کدام 5 سانتی متر است و به دنبال راهی برای نجات سیاره خود از نابودی هستند. اوضاع وقتی پیچیده تر می شود که ریس این موجودات فضایی عاشق زنی از زمین می شود و...

داستان دختر قهرمانی که به خاطر بیماری پدرش در زمان حمله مغولها به چین،خود را به شکل پسر در می آورد و مخفیانه به جای پدر وارد ارتش میشود...

مردی بنام "جک" (ادی مورفی) که بسیار پر حرف است پس از برخورد با یک معلم روحانی، با نمایش یک درخت که هزار برگ دارد و با هر کلمه که از دهن "جک" خارج میشود یک برگ از این درخت کم میشود و با توجه به گفته‌ی معلم روحانی با تمام شدن برگ های درخت "جک" خواهد مرد!

رئیس پلیس دیترویت در یک عملیات کشته می شود و "اکسل فولی" (ادی مورفی)، پلیس سخت کوش خیلی زود درمی یابد که قاتل، رئیس حراست یک پارک تفریحی در لس آنجلس است... * نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | هماهنگ با نسخه Ganool | سینک اختصاصی

"اکسل فولی" (ادی مورفی) به بورلی هیلز لس آنجلس باز می گردد تا به «تاگارت» و «رزوود» در پرونده ای جدید کمک کند... * نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | هماهنگ با نسخه Ganool | سینک اختصاصی

"اکسل فولی" (ادی مورفی)، کارآگاه دیترویتی به بورلی هیلز لس آنجلس می رود تا قاتلان بهترین دوستش را بیابد و دستگیر کند... * نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی

فیلم داستان یک دختر کوچک و مادرِ رو به مرگش را روایت میکند که با ورود یک آشپز با استعداد (ادی مورفی) به خانواده‌شان، زندگیشان رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و یک رابطه‌ی دوستی صمیمی و پایدار میان آنها برقرار می شود...

«بابی بوفینگر» (مارتین) سال ها تلاش کرده تا جایی در صنعت سینمای هالیوودی برای خود باز کند تا جایی در صنعت سینمای هالیوودی برای خود باز کند ولی در این کار موفقیتی به دست نیاورده است؛ و حالا اعتقاد پیدا کرده که باید همین روزها این سنگ بزرگ را بردارد وگرنه که از کار می گذرد...

"مکسیمیلیان" تنها بازمانده نسلی از خوناشامهای یک جزیره کارائیبی است و برای ادامه نسلش باید یک همسر برای خود پیدا کند.او می داند که نوزادی از زنی که پدری خوناشام دارد به دنیا خواهد آمد و به جستجوی او در بروکلین می رود و...