برخی می کشند تا آنرا بدست آورند. او می کشد تا از آن حفاظت کند. در آینده ای نه چندان دور، هنگامی که زمین به ویرانگاهی بایر تبدیل شده است، یک دلاور و رزمجوی آمریکایی بنام الی تلاش می کند تا با حفظ راز کتاب مقدس خود آینده بشریت را نجات دهد...
«کارگاه جان هابز» (واشینگتن) پس از دستگیری یک قاتل زنجیره ای (کوئتاس) و نظارت بر اعدام او، متوجه می شود روش جنایات او هم چنان اعمال می شود. «هابز» بر حسب تصادف درگیر پرونده ی یک پلیس که سی سال پیش خودکشی کرده می شود و از طریق دختر او و کتاب هایی که می یابد، پی می برد که فرشته ای سقوط کرده و در جسم انسان ها حلول می کند.
مکزیکو، زمان حال. «جان کریسی» (واشینگتن)، مأمور سابق سیا را که دائم الخمر هم شده، «ساموئل راموس» کارخانه دار (آنتونی) و همسر امریکایی اش، «لیزا» (میچل)، استخدام می کنند تا از دخترشان، «پتیا» (فانینگ) مراقبت کند. اما کمی بعد «پتیا» را می ربایند و «کریسی» گلوله می خورد...
یک هواپیمای مسافربری هنگام پرواز با نقص فنی مواجه میشود، اما به لطف مهارت خلبان، تقریباً همه مسافران از این حادثه مرگبار جان سالم به در میبرند. با این حال، تحقیقات بعدی، موضوعی ناخوشایند را در مورد این حادثه آشکار میسازد که...
یک بازیکن حرفه ای بیس بال (دنزل واشینگتن) و البته سیاه پوست که بازنشته شده است، اکنون به عنوان رفتگر مشغول به کار است تا از پس مخارج خانواده و شرایط سخت زندگی بر آید. پسر او به فوتبال علاقه مند شده و قصد دارد به عنوان بازیکن در تیم کالج شرکت کند، سر ناسازگاری پدر و پسر بر سر این مسئله شدت گرفته است...
این فیلم سرگذشت «مالکوم ایکس» رهبر مشهور سیاه پوستان آمریکایی را روایت می کند. او در شش سالگی پدرش را از دست داد، و درس و مدرسه را رها کرد. او سرانجام هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفته بود، به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد. او در زندان به مطالعات مذهبی پرداخت و با دین اسلام آشنا شد...
*
نسخه دوبله پارسی "مالکوم ایکس" (صداوسیما) | سینک اختصاصی
داستان فیلم در مورد تبعیض علیه سیاهان در جامعه امریکا بویژه در جنگهای داخلی این کشور است. این جنگها بین ایالات شمالی، متحدین، و ایالات جنوبی رخ می دهد. مسئولین شهر بوستون در ماساچوست، از ایالات شمالی، که مخالف برده داری هستند هنگی از سیاهان را تشکیل می دهند و «رابرت شاو» (متیو برودریک)، فرزند یکی از متنفذین شهر را فرمانده این هنگ می کنند. شاو به آموزش این هنگ که اکثرا برده های فراری ایالات جنوبی هستند می پردازد اما گویا تبعیضهای موجود اجازه رفتن به جنگ را نمی دهند و حتی کفش و لباس نیز به آنها نمی دهند. شاو با این تعصبات مبارزه می کند و ...
مرکز تکنولوژی های نظامی یک واقعیت مجازی خطرناک را که از شخصیت 150 قاتل سریالی تشکیل شده به وجود می آورد. اما یکی از آن قاتلان موفق می شود به دنیای واقعی وارد شود...
«جیک هویت» (هوک) پلیس تازه کاری است که می خواهد به بخش ضد قاچاق مواد مخدر پلیس لس آنجلس به فرماندهی «سرگرد آلونزو هریس» (واشینگتن) بپیوندد. «هریس» قبول کرده که پیش از پیوستن «جیک» به واحدش، او را امتحان کند و یک روز هم راه هم سوار بر ماشین پلیس اش شهر را زیر پا بگذارند...